تو گلی...
روان پرور بود خرم بهاری که گیری پای سروی دست یاری و گر یاری ندارد لاله رخسار بود یکسان به چشمت لاله و خار چمن بی همنشین زندان جانست صفای بوستان از دوستان است غمی در سایه جانان نداری و گر جانان نداری جان نداری بهار عاشقان رخسار یار است که هر جا نوگلی باشد بهار است ...
نویسنده :
محمد
23:08